بسم الله الرحمن الرحیم
⛔️پسر نوح⛔️
نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«فصل سوم»
قسمت: سی و هشتم
قم _در راه منزل آسید رضا
سلام علیکم
علیکم السلام حاجی جان
حال شما؟ خوبی؟
الحمدلله. چه خوبی؟ از وقتی خبر ناهیدو شنیدم خیلی بهم ریختم.
اره متاسفانه. منم خیلی ناراحت شدم.
اصلا فکر نمیکردم اینطوری بره!
اگه خدا لطف نمیکرد، خودتم بدتر از اون میرفتی. بگذریم. چه خبر؟
سلامتی شما. جان؟ امری داشتی؟
عرض میکنم. منزل هستید؟
آره. میایی؟
اگه مزاحم نیستم.
نه بابا . چه مزاحمتی؟ منتظرم.
من خیلی با شما فاصله ندارم. شاید یه ربع.
باشه. تا چایی دم میاد، بیا شما.
زحمت نکن. باشه. یاعلی
یاعلی.
...........................